Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-29@10:35:01 GMT

سردرگمی اروپایی‌ها در مواجهه همزمان با چین و آمریکا

تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۳۱۰۴۰

سردرگمی اروپایی‌ها در مواجهه همزمان با چین و آمریکا

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، ده سال پس از آنکه «شی جین پینگ» در چین به قدرت رسید، کشورهای اروپایی ناچار شدند تا روابط خود را با این قدرت نوظهوریافته بازتعریف کنند. اما این بازتعریف روابط، چندان مشخص نبود و همواره ابهام و پیچیدگی‌هایی را به همراه داشت که متاثر از عمق روابط میان کشورها، میزان و ماهیت وابستگی اقتصادی و همچنین نگرش اروپایی‌ها به آنچه دولت اقتدارگرایانه چین خوانده شده، می‌شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برخی از این کشورها، چین را رقیب مهم اقتصادی خود دانسته که برای بهره‌وری از منابع انرژی جهان از آنها (اروپایی‌ها) پیشی گرفته است؛ برخی، چین را رقیبی می‌دانند که در حال تسلط بر برخی از نقاط ژئوپلیتک جهان است؛ برخی از کشورهای ارورپایی شدیدا تابع تصمیمات آمریکا هستند و برخی دیگر اصلا چین را موضوع مهمی برای سیاست داخلی خود نمی‌دانند.

به طور مثال، «اورزولا فن درلاین»، رئیس کمیسیون اروپا بر تدوین «رویکرد متمایز» در قبال چین تاکید کرده و گفته «وضعیت بین‌المللی و اقتصادی چین و منافع اتحادیه اروپا بر اهمیت مدیریت روابط با چین بیش از پیش می‌افزاید. جدایی، نه تنها برای اروپا بادوام نیست، بلکه مطلوب و یا حتی کاربردی هم نیست».

رئیس کمیسیون اروپا، با اشاره به درگیری‌ها در اوکراین، اشاره کرد که نزدیکی چین به روسیه می‌تواند نقش به سزایی در پایان دادن به جنگ اوکراین ایفا کند. باوجود این، فن درلاین ابایی نداشت تا مخالفت خود را با «مارکسیسم چینی» و «اقتصاد بازار سوسیالیستی» ابراز کند و آن را تهدیدی برای نظام تجارت آزاد جهانی بداند.

«امانوئل ماکرون»، رئیس جمهور فرانسه، که بارها بر استقلال اروپا به خصوص استقلال از ایالات متحده تاکید داشته، نیز اشاره کرده که چین به دلیل نزدیکی روابط با روسیه، می‌تواند نقش مهمی در پایان دادن به درگیری‌ها در اوکراین ایفا کند و از این رو نزدیکی به چین می‌تواند گزینه مطلوبی باشد. در همین حال، او اشاره کرد که اروپایی‌ها نباید در مساله تایوان دخالت کرده و با آمریکایی‌ها همگام شوند.

«پدرو سانچز»، نخست‌وزیر اسپانیا، در یک نشست خبری گفته: «چین یک بازیگر جهانی است، بنابراین بدیهی است که ما باید به صدای  این کشور گوش دهیم تا ببینیم آیا می‌توانیم به این جنگ (جنگ اوکراین) پایان دهیم». نخست‌وزیر اسپانیا و از کشورهای عضو ائتلاف ناتو نیز افزود که جهان باید به صدای چین گوش دهد تا راهی برای پایان جنگ اوکراین پیدا کند.

در همین حال، همه‌گیری ویروس کرونا، از نقاط عطف روابط اروپایی‌ها با چین به حساب می‌‌آید. در زمان شیوع بیماری، روابط تجاری و اقتصادی کشورها به خصوص با چین کاهش یافت. این کاهش روابط اقتصادی ( به‌علاوه صنعت توریسم) و تجاری بر اقتصاد کشورها تاثیر گذاشت و بسیاری از آنها را با بحران روبه‌رو کرد؛ چنانکه اروپایی‌ها همچنان با آسیب‌های اقتصادی ناشی همه‌گیری دست به گریبانند. پس از گذشت سه سال از شیوع این بیماری، کشورهای اروپایی به دنبال تقویت روابط خود با پکن شدند و سفر و بازدید از چین و بالعکس افزایش یافت. هرچند برخی از این سفرها مانند سفر فن درلاین، با کم‌توجهی از جانب چین همراه شد و برخی دیگر، مانند سفر سانچز به چین بدون خروجی بود.

با وجود احیای تماس‌ها، عوامل متعددی همچنان روابط چین و کشورهای اروپایی را تحت فشار قرار می‌دهد. در دوران «شی جین پینگ»، چین تغییر کرده و سیاست داخلی و نقش‌آفرینی بین‌المللی را به گونه‌ای تعریف کرده که تا حدودی در تضاد با منافع و آن چیزهایی است که ارزش‌های اروپایی خوانده می‌شود. در سال ۲۰۱۹، کمیسیون اتحادیه اروپا با معرفی تعریف سه‌جانبه چین به عنوان شریک همکاری و مذاکره، رقیب اقتصادی و رقیب سیستمی، این تغییر را تصدیق کرد. از آنجایی، که در بیشتر موارد منافع اقتصادی تعیین کننده است، دولت‌های اروپایی تمایل دارند تا با وجود تفاوت‌های سیستمی، اختلافات سیاسی، منافع رقابت‌آمیز و مسائل حقوق بشری به تجارت و سرمایه‌گذاری با چین ادامه دهند.

ضعف داخلی و وابستگی به آمریکا

علاوه بر قدرت رو به افزایش چین و پررنگ شدن نقش پکن در حل مسائل بین‌المللی، عامل دیگری که بر سردگمی اروپایی‌ها در برابر چین اثر می‌گذارد، تبعیت اروپا از آمریکاست. این در حالیست که مسائل و بحران‌های داخلی اروپا باعث شده تا این وابستگی به واشنگتن همچنان پایدار بماند. 

البته در واکنش به این مساله، ماکرون بر ایده «خودکفایی استراتژیک اروپا» تاکید کرده است. ایده خودکفایی استراتژیک اروپا، مفهومی است که توسط افرادی همچون «شارل دوگل»، «اتو فون هابسبورگ»، «هلموت کهل» و چند نفر دیگر مطرح شده بود.

این مفهوم که در زمینه سیاست و امنیت اروپا مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد، به تلاش‌های اروپا برای تقویت و توسعه توانایی‌هایی اشاره دارد که از نظر استراتژیک برای حفظ امنیت و استقلال اروپا اهمیت پیدا می‌کنند- مثلا توانمندی نظامی، توسعه تکنولوژی نظامی، توسعه نهادها، نوآوری و خلاقیت در علوم مختلف. به این معنا که، اروپا آنقدر توانمند باشد تا تصمیمات استراتژیک را مستقل گرفته و بتواند به آنها پایبند بماند. همچنین آن‌قدر قدرت بگیرد تا در مسائل بین‌المللی به صورت مستقل عمل کند. اگرچه اروپا، تاکنون تحت پوشش ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) بوده و به اشتراک‌گذاری منابع نظامی با سایر اعضای ناتو اعتماد کرده، اما مفهوم خودکفایی استراتژیک بر توسعه توانایی‌های «مستقل» اروپا در حوزه نظامی و «استراتژیک» تاکید دارد.

این نکته از آنجایی اهمیت پیدا می‌کند که بخشی از تصمیمات بین‌المللی اروپا، تابع نظرات آمریکایی‌هاست و آنها ناچارند از آن پیروی کنند. اروپایی‌ها بارها در مسائل مهمی تحت فشار آمریکا بوده و مجبور به اخذ تصمیماتی شدند که با منافع کشورهای اروپایی و حتی اتحادیه همسو نبوده است.

با وجود این، برخی از کارشناسان بر این عقیده‌اند که خودکفایی استراتژیک اروپا، مستقل از آمریکا، محکوم به شکست است. این دسته از کارشناسان بر این عقیده‌اند که اجرای حاکمیت استراتژیک بدون همراهی ایالات متحده ناممکن است. به خصوص آنکه تجربه جنگ جهانی و وضعیت کشورها در بحران‌های اخیر اقتصادی نشان داده که اروپایی‌ها بدون حضور یک هژمونی خارجی، نه تنها توان اعتماد به یکدیگر را ندارند، بلکه از یکدیگر بیم دارند. 

طبیعتا با توجه به چنین ضعف مهمی، آمریکا از اروپا برای پیشبرد منافع خود و تثبیت هژمونی‌ و به خصوص حفظ نظام تک‌قطبی بهره می‌برد؛ بدین‌گونه که در تصمیمات بین‌المللی، با تهدیدات مالی – جریمه نقدی شرکت‌های اروپایی- و تهدید به پایان دادن به روابط تجاری و سیاسی‌اش با کشورهای منطقه اروپا، موافقت آنان را می‌گیرد؛ مانند همراه کردن اروپایی‌ها در اعمال تحریم‌ها علیه ایران و خروج عملی از برجام، تحریم روسیه و اکنون حمایت از استقلال تایوان و مقابله با چین. در همین حال، همواره اروپایی‌ها را در مسایل امنیتی نگران می‌کند؛ آمریکا که از ضعف اعتماد و واگرایی فرهنگی، هویتی در میان اروپایی‌ها به خوبی آگاه است، همواره خطر بروز فاشیسم را به اروپایی‌ها گوشزد می‌کند و از این‌رو می‌تواند حضور و مداخله خود را به عنوان قدرت ظاهرا بی‌طرف، در مسائل مربوط به اتحادیه، مشروع جلوه دهد. 

وابستگی اروپا به انرژی نیز عامل مهمی دیگری است که اروپا را به آمریکا وابسته می‌کند. اروپا برای اینکه نیاز خود به انرژی را – ایمن و مقرون به صرفه- برطرف کند، چاره ای جز پنهان شدن پشت سر آمریکا ندارد.

اکنون با بالا رفتن تنش آمریکا با روسیه و چین، اروپا دچار سردگمی در روابط خود با بلوک شرق شده است. ایالات متحده با وضعیت کاملاً جدیدی در اقیانوس آرام روبه‌رو است. برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم، واشنگتن با قدرت دریایی تا حدودی برابر با قدرت دریایی خود مواجه شده است. الحاق مجدد تایوان، موقعیت پکن را در اقیانوس آرام تقویت می‌کند و به چین اجازه دسترسی آسان به ساحل غربی آمریکا را می‌دهد. این برای واشنگتن غیرقابل تحمل خواهد بود.

با توجه با این شرایط، آمریکا برای مهار چین، ممکن است به اروپا فشار بیاورد تا آن را با تصمیمات خود همراه کند. به گزارش «فارین افرز»، آمریکا به دنبال جلب نظر اروپایی‌هاست تا مقابل چین بایستند. از یکسو، دولت ایالات متحده اطلاعاتی را با اروپا به اشتراک گذاشته که نشان می‌دهد چین در حال بررسی کمک نظامی به روسیه در جنگ اوکراین است؛ از سوی دیگر برای تطمیع اروپایی‌ها، به آنها اطمینان داده که شرکت‌های اروپایی به برخی از اعتبارات مالیاتی و یارانه‌های لایحه مهم آب و هوایی ایالات متحده که سال گذشته تصویب شد، دسترسی خواهند داشت.

این شرایط، مطلوب اروپایی‌ها نیست و بیش از گذشته آنها را در سیاست خارجی‌شان سردرگم می‌کند؛ بسیاری از کشورها برای کناره‌گیری از بازار سودآور چین مردد هستند - به ویژه آلمان که پیوندهای تجاری قوی دارد. اروپایی‌ها قبلاً به دلیل قطع ارتباط با روسیه آسیب‌های اقتصادی عمیقی را تجربه کرده‌اند و اکنون نمی‌توانند همان تجربه را در برابر چین بار دیگر تکرار کنند. به خصوص آنکه، صنایع مدرن مانند تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، تولید انرژی مثل ویاندیم و مگنت‌های نادر خاکی، باتری‌های لیتیومی و ... که در اروپا تولید می‌شود به منابع عناصر کمیابی (مانند لیتیوم، اسکاندیوم، سریم و ...) وابسته است که چین ۹۸ درصد از منابع خاکی کمیاب مورد نیاز اروپا را برطرف می‌کند.

باوجود وابستگی تجاری اروپا به چین، اطلاعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد فشارهای آمریکا بر اروپا نتیجه‌بخش بوده (مثلا،  آلمان گفته ادامه استفاده از تجهیزات چینی Huawei و ZTE را بررسی می‌کند و هلند نیز اعلام کرده که فروش چاپگرهای چیپ پیشرفته به چین را مسدود خواهد کرد) و تنش در سیاست اتحادیه اروپا و چین رو به افزایش است. مقامات اتحادیه اروپا در هفته‌های اخیر اعلام کرده‌اند که این اتحادیه آماده است تا چین را- در صورتی که پکن از خط قرمز عبور کند و به روسیه تسلیحات بدهد- تحریم کند.

نکته پایانی

در مقایسه با وضعیت یک دهه قبل، می‌توان گفت که اروپایی‌ها به سمت نوعی همگام‌سازی در قبال چین قدم بر می‌دارند. هرچند که تلاش می‌کنند تا رویکردهای استراتژیک‌تر و هوشمندانه‌تری را در قبال پکن پیش ببرند، اما ممکن است در نهایت مجبور به تصمیم‌گیری و مقابله با چین شوند.

اگرچه اروپا به چین وابستگی اقتصادی دارد، اما سال‌هاست که تلاش می‌کند تا با انجام اقداماتی این وابستگی را کم کند. پیدا کردن بازار جایگزین هم برای تهیه منابع مورد نیاز هم برای فروش محصولات، وضع قواعد و مقررات متعدد و خودکفایی در برخی از زمینه‌های تهیه کالای مورد نیاز از جمله این اقدامات است تا نه‌ تنها از وابستگی به چین کم کند، بلکه با قدرت اقتصادی و ژئوپلتیکی چین هم مقابله کند.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: تحریم خودکفایی استراتژیک کشورهای اروپایی اتحادیه اروپا اروپایی ها ایالات متحده جنگ اوکراین بین المللی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۳۱۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عدم تمایل جمهوری آذربایجان به روند ادغام در اروپا


به گزارش تابناک به نقل از تسنیم، یکی از رویدادهای در دستور کار سیاسی این هفته قفقاز جنوبی، سفر صدیر جپاروف رئیس جمهوری قرقیزستان به جمهوری آذربایجان بود.

گفتگوهای صدیر جپاروف با الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان در چارچوب این سفر را می‌توان به عنوان گسترش روابط دوجانبه و همکاری چندجانبه یاد کرد.

در این سفر 18 سند بین جمهوری آذربایجان و قرقیزستان امضا شد. بر اساس مفاد آن اسناد، می‌توان گفت که دو کشور بر دیدگاه پویایی روابط اقتصادی-تجاری و حمل‌ونقل تأکید دارند.

الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان طی کنفرانس مشترک با همتای قرقیزستانی خود برای مطبوعات اعلام کرد: ما به طور گسترده در بخش انرژی و حمل‌ونقل بحث کردیم. ما در اینجا پتانسیل زیادی را می‌بینیم. ما علاقه‌مند به پروژه‌های سرمایه‌گذاری انرژی‌های تجدیدپذیر در قرقیزستان هستیم. در مورد بخش حمل‌ونقل، پروژه‌های حمل‌ونقل بزرگ و ساخت راه‌آهن در قرقیزستان و آذربایجان در حال اجرا هستند. البته در حال حاضر لازم است رایزنی‌ها در زمینه دیجیتالی شدن مسیرهای حمل‌ونقل و توافق بر سر سیاست تعرفه آغاز شود. ما باید مسیر اروپا را از طریق دریای خزر، آسیای مرکزی نه‌تنها از نظر مسافت، بلکه از نظر جذابیت تجاری نیز راحت کنیم.

صدیر جپاروف نیز گفت: در این مذاکرات دورنمای فعالیت متقابل دو کشور در خصوص توسعه کریدورهای حمل‌ونقل بین‌المللی از آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

این اظهارات حاکی از آن است که طرفین در حال بررسی زمینه‌های منطقه‌ای گسترده‌تر در فضای ژئوپلیتیکی هستند و در عین حال بر اهمیت حمایت از یکدیگر در روابط دوجانبه و سازمان‌های بین‌المللی تأکید دارند.

تراب رضایف کارشناس سیاسی آذری در مورد توسعه روابط جمهوری آذربایجان با قرقیزستان در مصاحبه با خبرگزاری ترند گفت: جمهوری آذربایجان در واقع آشکارا اعلام کرده که ما دیگر از روند ادغام در اتحادیه اروپا حمایت نمی‌کنیم.

وی تأکید کرد: مسیر آینده ما از طریق ادغام با کشورهای تُرک است. روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی بین آذربایجان و ترکیه برقرار است. ما با قزاقستان و ترکمنستان در زمینه انرژی، حمل‌ونقل و لجستیک همکاری داریم. در 2 سال گذشته، گردش تجاری بین کشورهای تُرک بیش از دو برابر شده است.

این کارشناس سیاسی خاطرنشان کرد: روابط اقتصادی و سیاسی با قرقیزستان هنوز ضعیف است. ما در تلاش برای بهبود روابط سیاسی و اقتصادی با قرقیزستان در آینده هستیم. علاوه بر این، بین کشورهای ما در مسائل تاریخی، ملی، فرهنگی و مذهبی ارتباط وجود دارد. استقبال از رئیس‌جمهور الهام علی‌اف در سفرهایش به قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان نشان داد که روابط با کشورهای تُرک مبتنی بر پیوند اخلاقی است. به همین ترتیب، به ویژه مهم است که یادآوری کنیم که رؤسای جمهور قزاقستان و ازبکستان در طول سفرهای خود به آذربایجان، مدرسه‌ای در قره‌باغ ساخته و از زیرساخت‌ها حمایت می‌کنند. قرقیزستان نیز در کار ساخت‌وساز در سرزمین‌های آزاد شده آذربایجان مشارکت خواهد کرد. برداشتن چنین گامی از طرف قرقیزستان برای ما اهمیت ویژه‌ای دارد. در همین زمان بنای یادبود چنگیز آیتماتوف در آذربایجان برپا شد. این به روابط ملی، فرهنگی و ادبی نیز کمک می‌کند.

«آقشین کریموف» در روزنامه «کاسپی» در این خصوص می‌نویسد: برای روشن شدن بیشتر موضوع باید گفت که قرقیزستان را نمی‌توان کشوری بسیار قوی از نظر قدرت نظامی و شاخص‌های اقتصادی دانست. اما عضویت بیشکک در سازمان کشورهای تُرک (TDT) سود اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی بیشتری برای آن به همراه دارد. آذربایجان و متحد راهبردی آن ترکیه نقش عمده‌ای در شکل‌گیری این وضعیت دارند. هدف پشت سر هم باکو-آنکارا محافظت قابل‌توجه از دولت‌های تُرک در کشورهای آسیای مرکزی، از جمله قرقیزستان، از عواقب رقابت غرب، روسیه و چین از نظر منافع مشترکشان است.

آقشین معتقد است: بنابراین، علاوه بر تقویت هویت سازمان کشورهای تُرک در قرقیزستان، نشان دادن علاقه به ثبات سیاسی و امنیت پایدار در این کشور بسیار مهم است. کشور آذربایجان به رهبری الهام علی‌اف از ثبات و امنیت در همه مناطق حمایت می‌کند. با این حال، در بحبوحه تشدید رقابت تمرکز جهانی قدرت، بسیاری از مناطق در معرض مداخله خارجی قرار دارند. وضعیت سیاسی و امنیتی قرقیزستان نیز حساس است و خطر تحت فشار قرار گرفتن در بحبوحه رقابت قدرت را از دست نداده است. بنابراین، نیاز به افزایش توجه به پروژه‌های سرمایه‌گذاری در مقیاس بزرگ برای تضمین ثبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی در قرقیزستان وجود دارد. به همین دلیل، تصادفی نیست که الهام علی‌اف و صدیر جپاروف مواضع خود را در مورد سبد سرمایه‌گذاری در پرتو همکاری‌های اقتصادی-تجاری و حمل‌ونقل متقابل بیان کردند.

وی تأکید می‌کند: البته نمی‌توان تقویت اهرم اقتصادی چین در منطقه آسیای مرکزی را نادیده گرفت. پکن سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی قابل‌توجهی را در آسیای مرکزی به عنوان بخشی از طرح کمربند و جاده انجام می‌دهد و فرصت‌های قابل‌توجهی برای توسعه زیرساخت‌ها ارائه می‌دهد. آخرین نمونه از آن برای دولت بیشکک، پروژه راه‌آهن چین- قرقیزستان- ازبکستان است. در حال حاضر، توجه به پروژه راه‌آهن چین، قرقیزستان، ازبکستان، خزر و ایجاد فرصت برای افزایش گردش کالا می‌تواند به عنوان یک اولویت مهم در خط باکو-بیشکک تلقی شود. بنابراین، قرقیزستان باید به چالش‌های قرار دادن این کشور در یک تعادل سالم قابل‌توجه در زمینه روابط با آذربایجان و نمایندگی در سازمان کشورهای تُرک نگاه کند. از این منظر می‌توان گفت که نظم سیاسی سازمان کشورهای تُرک از نشان دادن رویکرد چند بعدی خود بین روسیه-غرب-چین ابایی ندارد. زیرا بسیاری از پروژه‌ها در منطقه از جمله کریدور حمل‌ونقل ترانس خزر (دالان میانی) بر فرصت‌های ژئوپلیتیک چین تمرکز دارند. این افزایش توجه بدون شک غرب و روسیه را تا حد امکان بر روی رقابت شدیدتر با یکدیگر متمرکز می‌کند. با این حال، تمرکز بر جهت‌گیری غربی نخبگان سیاسی قرقیزستان از وابستگی اقتصادی یک‌طرفه جلوگیری می‌کند و جذب سرمایه‌گذاری خارجی مستقیم یا غیرمستقیم را تسهیل می‌کند.

دیگر خبرها

  • تلاش مهدی طارمی برای دریافت شهروندی پرتغال
  • اعلام آمادگی مکرون برای استفاده از سلاح هسته ای علیه روسیه
  • عدم تمایل جمهوری آذربایجان به روند ادغام در اروپا
  • پخش فیلمی در تلویزیون همزمان با اعتراضات دانشجویی در آمریکا
  • دانشجویان ایران هم‌صدا با دانشجویان آمریکایی و اروپایی حامی فلسطین
  • درخواست ماکرون برای بازدارندگی هسته‌ای در دفاع مشترک اروپایی
  • دانشجویان آزاده جهان در حمایت از مردم مظلوم فلسطین به پاخیزند
  • تردد معلولان در اروپا آسان‌تر می‌شود
  • مکرون: اروپا در حال مردن است
  • احتمال محرومیت نمایندگان لالیگا از حضور در رقابت‌های اروپایی